پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
09 ارديبهشت 1398 - 12:11

ترامپ و بولتون؛ دو روی یک سکه

آقای ظریف با وجود دست گلی همچون برجام که در دوران مدیریت درخشان خود در امور دیپلماسی به بارآورده، از مذاکره دیگر سخن می‌گوید و دیگر اینکه با چه استدلالی ایشان متوجه تفاوت در خط و ربط فکری ترامپ و حلقه مشاورین او شده، جای سوال دارد.
نویسنده : حسین نمازی
کد خبر : 2818
 
گفت و گوی وزیر امورخارجه با فاکس نیوز که ارتباط نزدیکی با دونالد ترامپ دارد،در چند روز اخیر بار دیگر خیال سازش و کرنش  ایران در برابر شیطان اکبر را در برخی رسانه های غربگرا به جریان انداخته است!مراد اصلی این رسانه ها از بروز چنین شور و اشتیاقی این است که درخواست مذاکره برای تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا و گفت و گو با رسانه وابسته به رئیس جمهور آمریکا حربه ای برای در انداختن شبه مذاکره در روندهای سیاست خارجی و شرطی سازی اقتصاد و معیشت مردم است.این جماعت در واقع همان تقی زاده های امروزه اند که قصد دارندمسیر اشتباه چندین سال پیش را دوباره بپیمایند؛فارغ از اینکه این ذوق زدگی  نشانه  ضعف داخلی و باعث تشدید فشارها در شرایط جنگ اقتصادی خواهدشد.
صحبت های آقای ظریف در مصاحبه فاکس نیوز،نه از موضع اقتدار بلکه یک دیپلماسی التماسی برای  ارسال پالس مثبت جهت درخواست مذاکره است؛آنهم مذاکره ای که یک طرف آن همیشه امتیاز نقد می دهد ودیگری امتیاز نسیه می دهد و حتی به همان امتیاز نسیه نیز پایبند نیست.آقای ظریف در مصاحبه به نحوی سخن می گوید که ترامپ فردی معامله گر و اهل مذاکره است و مقصر این وضعیت گروه بی« جان بولتون مشاور امنیتی کاخ سفید، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی»هستندکه ترامپ را علیه ج.ا.ایران شورانده اند.به عبارتی آقای ظریف با یک فرضیه غلط بین ترامپ و مشاوران و برخی متحدانش تمایز قائل می شود و همه آنها را در یک ردیف نمی داند و قائل به  دوگانگی در ساختار حاکمیتی آمریکاست که مذاکرات برجام نشان می دهداین تصور،تصور غلطی است.
ایده مذاکره از طرف دولت اعتدال در بهترین شرایط با دولت اوباما -دموکرات ها- آغاز شد که به گفته خودشان نسبت به جمهوری خواهان اهل تعامل بودند ولی این تلاش ها و ریل گذاری ها برای مذاکره، به برجامی ختم شد که با روی کارآمدن ترامپ به قهقرا رفت.اما مذاکره کنندگان و سردمداران دولت دوازدهم از این شکست سیاسی عبرت نگرفتند و از خیر کثیر برجام سخن گفتند و همه کاسه و کوزه ها را سر ترامپ و تیم تند روی آن شکستند و با این وصف حساب دموکرات ها را از جمهوری خواهان جدا کردند.
حتی رئیس جمهور روحانی مذاکره با ترامپ را مذاکره با چاقو کش تلقی کرد که ماحصل آن خواری و ذلت است.اما حالا چه شده که حساب چاقو کش هم از حلقه مشاورین و متحدان او جداست؟!؛چرا که به گفته ظریف رئیس‌جمهوری آمریکا می‌خواهد به قول انتخاباتی خودش که پرهیز از جنگ و لشکرکشی است وفادار بماند، اما «گروه ب» به دنبال کشاندن آمریکا به رویارویی با ایران است.
این سخنان و توئیت ها چیزی جز ارسال پالس مذاکره نیست؛این تصور غلط در حالی است که ترامپ برای اعمال فشار بیشتر به ایران تیلرسون را برکنار و مایک پمپئو، که از مخالفان سرسخت برجام بود را جایگزین او کرد.بعد از آن به فاصله چند روز ، جان بولتون هم جایگزین مک مستر شد و اینها یعنی انتظارات ترامپ از تشدید فشار و تحریم به ایران هنوز برآورده نشده و با این وصف آقای ظریف احساس می کند که هنوز سازش کارگشا است.تیم دیپلماسی دولت اعتدال در سخنرانی های خود پیروزمندانه می گفتندکه تیم مذاکره کننده ایرانی توانسته است بین هیئت حاکمه آمریکا تفرقه بیندازد،غافل از اینکه با همین وعده های تو خالی آمریکا، برنامه هسته ای ایران را بدون شلیک یک گلوله، 10سال به عقب برگرداند.
باید دستگاه دیپلماسی دولت اعتدال متوجه این نکته بدیهی و عامه فهم باشند که ساختار حاکمیت در آمریکا به طور یکدست سودای تغییر رژیم و براندازی جمهوری اسلامی ایران یا در خوشبینانه ترین حالت یک مدل حکومتی سرسپرده و وابسته به مانند برخی کشورهای عربی را در سر می پرورانند. آقای ظریف با وجود دست گلی همچون برجام که در دوران مدیریت درخشان خود در امور دیپلماسی به بارآورده ،از مذاکره دیگر سخن می گوید و دیگر اینکه با چه استدلالی ایشان متوجه تفاوت در خط و ربط فکری ترامپ و حلقه مشاورین او شده،فقط خدا می داند.باید با صدای رسا به آقای ظریف و تیم مذاکره کننده گفت: مشکل ما مذاکره نیست،مشکل ما عدم پای بندی شیطان به تعهدات و نتایج مذاکرات است.

ارسال نظرات